اشتراک در:
پستها (Atom)
صحاری سرد و مرطوب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مقدمه :
گردش کره زمین و عدم پراکنش مساوی حرارت در نقاط مختلف آن تنها باعث به حرکت در آمدن توده های آتمسفر می شود بلکه توده های عظیم آب اقیانوسی را نیز به حرکت در می آورد و باعث ایجاد جریانهای دورانی شکل بزرگ و وسیع اقیانوسی می شود .این جریانها یکی از عوامل مهم پیدایش مناطق خشک در جهان است و بیشتر در غرب قاره ها بوجود می آیند از عوامل ایجاد مناطق خشک در غرب قاره ها به شمار می رود . در این میان وجود بادهای آلیزه که سبب حرکت آبهای گرم سطحی سواحل اقیانوسها از شرق به غرب و بر هم خوردگی طبقات دمایی آبهای اقیانوسی و به حرکت در آمدن آبهای سرد عمقی می شود خود باعث گسترش جریان آبهای سرد در سواحل غربی قاره هامی گردد .
از آنجائیکه جریانات سرد اقیانوسی به موازات ساحل در حرکت می باشند امکان دارد سواحل اقیانوسها نیز تحت تأثیر آن دارای شرایط آب و هوایی خشک شوند که این وضعیت از ویژگی های سواحل حاره ایی و مجاور حاره ایی غربی است .
در این مناطق ، حرکت جریانهای بزرگ اقیانوسی که منشأ قطبی دارند به سمت استوا است . هوای گرمی که از وسط اقیانوسها به سمت خشکیها از غرب به شرق جریان دارد ، اجباراً از روی این آبهای سرد عبور می کند و ضمن عبور سرد شده و مد غلیظی را بوجود می آورد . این هوا که رطوبت خود را از دست داده ضمن عبور از روی خشکی ها ، گرمای سطح زمین را می گیرد و گرم می شود و رطوبت نسبی آن کاهش می یابد و دیگر قادر نیست مقدار زیادی رطوبت جذب نماید . از این رو مناطق ساحلی که جریانهای سرد از آنها عبور می کند ، بیابانی می شوند و معروف ترین این بیابانها در نیمکرۀ جنوبی واقع شده است . زیرا تأثیر این عامل در نیمکرۀ جنوبی شدیدتر می باشد که بهترین نمونۀ آن صحرای نامیب در آفریقای جنوب غربی است .
در نیمکرۀ جنوبی جریان سرد بنگوئلا که از قطب بوجود می آید موجب بوجود آمدن صحرای نامیب در سواحل جنوب غربی آفریقا شده است . آبهای سرد این ناحیه تا جایی که در طول ساحل جریان دارد باعث خشکی آب و هوای مناطق ساحلی نامیب گردیده اما چون پس از طی مسافتی در امتداد ساحل به سمت غرب منحرف می گردد تأثیر آن در خشکی آب و هوایی به یک منطقۀ تقریباً کوچک که همان صحرای نامیب است محدود گردیده .
نویسنده :عبدالرضا رستم نژاد
گردش کره زمین و عدم پراکنش مساوی حرارت در نقاط مختلف آن تنها باعث به حرکت در آمدن توده های آتمسفر می شود بلکه توده های عظیم آب اقیانوسی را نیز به حرکت در می آورد و باعث ایجاد جریانهای دورانی شکل بزرگ و وسیع اقیانوسی می شود .این جریانها یکی از عوامل مهم پیدایش مناطق خشک در جهان است و بیشتر در غرب قاره ها بوجود می آیند از عوامل ایجاد مناطق خشک در غرب قاره ها به شمار می رود . در این میان وجود بادهای آلیزه که سبب حرکت آبهای گرم سطحی سواحل اقیانوسها از شرق به غرب و بر هم خوردگی طبقات دمایی آبهای اقیانوسی و به حرکت در آمدن آبهای سرد عمقی می شود خود باعث گسترش جریان آبهای سرد در سواحل غربی قاره هامی گردد .
از آنجائیکه جریانات سرد اقیانوسی به موازات ساحل در حرکت می باشند امکان دارد سواحل اقیانوسها نیز تحت تأثیر آن دارای شرایط آب و هوایی خشک شوند که این وضعیت از ویژگی های سواحل حاره ایی و مجاور حاره ایی غربی است .
در این مناطق ، حرکت جریانهای بزرگ اقیانوسی که منشأ قطبی دارند به سمت استوا است . هوای گرمی که از وسط اقیانوسها به سمت خشکیها از غرب به شرق جریان دارد ، اجباراً از روی این آبهای سرد عبور می کند و ضمن عبور سرد شده و مد غلیظی را بوجود می آورد . این هوا که رطوبت خود را از دست داده ضمن عبور از روی خشکی ها ، گرمای سطح زمین را می گیرد و گرم می شود و رطوبت نسبی آن کاهش می یابد و دیگر قادر نیست مقدار زیادی رطوبت جذب نماید . از این رو مناطق ساحلی که جریانهای سرد از آنها عبور می کند ، بیابانی می شوند و معروف ترین این بیابانها در نیمکرۀ جنوبی واقع شده است . زیرا تأثیر این عامل در نیمکرۀ جنوبی شدیدتر می باشد که بهترین نمونۀ آن صحرای نامیب در آفریقای جنوب غربی است .
در نیمکرۀ جنوبی جریان سرد بنگوئلا که از قطب بوجود می آید موجب بوجود آمدن صحرای نامیب در سواحل جنوب غربی آفریقا شده است . آبهای سرد این ناحیه تا جایی که در طول ساحل جریان دارد باعث خشکی آب و هوای مناطق ساحلی نامیب گردیده اما چون پس از طی مسافتی در امتداد ساحل به سمت غرب منحرف می گردد تأثیر آن در خشکی آب و هوایی به یک منطقۀ تقریباً کوچک که همان صحرای نامیب است محدود گردیده .
نویسنده :عبدالرضا رستم نژاد
AFRICA

2
namibia1

1
صحرای نامیب
در شمال کشور آفریقای جنوبی و در جنوب آنگولا ، مابین رودهای olifants در آفریقای جنوبی و caranjamba در آنگولا و در حدود 15 الی 29 درجۀ مدار جنوب استوا یک ناحیۀ گرم و خشک و باریک بنام صحرای نامیب وجود دارد که با طول بیش از 2000 کیلومتر و پهنای 120-200 کیلومتر در جنوب غربی آفریقا گسترده شده است .
صحرای نامیب به علت کمبود میانگین بارندگی سالانه و عدم نظم بارش سالانه جزء خشک ترین و از جملۀ مرطوب ترین بیابانهای دنیا می باشد .
همانطور که قبلاً ذکر شد جریان سرد بنگوئلا در خشکی صحرای نامیب نقش دارد ولی باعث گسترش آن نمی گردد و ناحیۀ بیابان کرانه ایی در طول آنگولا تا عرضهای 7 و 8 درجۀ جنوبی امتداد می یابد .
متوسط ارتفاع این بخش حدود 600 متر می باشد که با یک سراشیبی به ساحل می رسد ، اما سراشیبی نامیب مانند کوههای آند عمل نمی کند و نقش قابل ملاحظه ای را بعنوان یک سد طبیعی ایفا نمی نماید و به سمت شمال گسترش پیدا نمی کند .
ولی به علت وجود مد غلیظ یک بیابان مرطوب بشمار می رود که با یک سراشیبی بزرگ محدود می شود و دارای سطحی مسطح و موقعیت حاره ایی است و این وضعیت خشکی از دوران کرتاسه دراین ناحیه بوجود آمده است ( yr -7 10 × 8) (Williams 1994)
خاک
به طور کلی خاک منطقۀ صحرای نامیب در دوران پرکامبرین تشکیل شده به طوریکه در بخش نامبیا از نوع پرکامبرین فرسایشی و در شمال به سمت آنگولا به نوع پرکامبرین ( رورانده ) تبدیل می شود .
- در قسمت شمال آفریقای جنوبی و جنوب صحرای نامبیا خاکها از نوع خاکستری بیابانی است .
- در بخش وسطی صحرا یعنی در بخش نامیب خاکهای سرخ قهوه ای مشاهده می شود .
- در شمال صحرای نامیب و جنوب آنگولا خاکهای لاتریتی جلوه می نماید .
اقلیم
صحرای نامبیا از نظر اقلیمی با توجه به کشیدگی و گسترش جنوب تا شمال آن و نوع عوارض مربوطه دارای 3 نوع اقلیم با تفاوت اندک است .
1- اقلیم بیابانی با بارش نامنظم و دمای زیاد در قسمت جنوبی صحرا و شمال آفریقای جنوبی .
2- اقلیم نیمه خشک با زمستان گرم و خشک و تابستان گرم با بارش کم در قسمت و سطی و رو به شمال
3- اقلیم حاره ای خشک با زمستان گرم و خشک و تابستان گرم و مرطوب که در قسمتهای شمال صحرای نامیب و جنوب آنگولا واقع شده .
سایر مشخصات اقلیمی صحرای نامیب به شرح زیر است :
معدل فصل سرد 55
حرارت معدل فصل گرم 61
معدل متوسط سالیانه 57
باران به اینچ کمتر از 4/2 درسال
ماههای خشک سال 12
در حالیکه مه غلیظ صبحگاهی در این بیابان در بیش از 100 روز سال تا عمق 00 1 کیلومتری درون ساحل را فرا می گیرد و جریان هوا را تغییر می دهد .
پوشش گیاهی
پوشش گیاهی صحرای نامیب از نوع ساوان است و گیاهان آنرا بیشتر درختان کوتاه قد و درختچه های کوتاه تیغدار که قابلیت نگهداری آب رادر خود دارند تشکیل می دهد .
عمده پوشش گیاهی این صحرا از خانواده های
تیرۀ گل ناز Mesembry anthemaceo
ولورشیا Velurshia miralrilis
باز دانگانی که در طول برگهای چرمی دارند Gymnosperme
قیچ Zrgophyllum
تیره گل سروم Grassulacees
تیره سدوم Asclepiadocees
تشکیل می دهد .
اصولاً به علت بارش کم و در عوض وجود مه غلیظ در این ناحیه گیاهان صحرای نامیب دارای قدرت جذب آب از طریق برگها می باشند و از طریق این نوع مکانیزم توانایی تحمل خشونت آب و هوایی را در این منطقه پیدا نمودند .
رودها و منابع آبی
رودهای متعددی در صحرای نامیب وجود دارد مانند :
Tsauchab-
-nam
-kaichab
-luderitz
-orang
-ugab
-omaruru
-swakap
-kuiseb
-tsondab
اما تنها دو رود cunene , orang که از مهمترین رودهای این ناحیه است در میان دشتهای شنی آن جریان دارد .
امتداد این رودها در دشت نامیب با ایجاد فرسایش شیاری باعث بوجود آمدن شیارها و دره های عمیق گردیده که مهمترین آن شکاف گرامادولا با عمق 200 متر است که سابقۀ فرسایشی آن به دوران کواترنر باز می گردد .
دشتهای شنی و طبیعت نامیب
صحرای نامیب دارای دشتهای شنی متعددی است که بزرگترین آن sandsea یا دریای شن با 34000 کیلومتر مربع وسعت ما بین دو رودخانۀ kuiseb , ludervits واقع شده .
- در شمال صحرای نامیب و در محل رودخانۀ cunene و در ساحل skelton تپه های شنی دیگری وجود دارد که تا curoca – bahia در آنگولا کشیده شده .
- در جنوب صحرای نامیب و در دشت پوشیده از شن sperrgiet تپه های شنی obib قرار دارد .
- در قسمت شمال در نزدیکی swakop mund نیز تپه های شنی دیگری واقع شده .
همچنین صحرای نامیب دارای اینسلبرگهای گروهی مانند Groot spitskoppe است که به علت تغییرات شدید آب و هوایی به صورت ساختاری تثبیت گردیده .
طبق تحقیقات منشأ سطح پوشیده از گراول و شن این منطقه مربوط به دوران کرتاسه می باشد (selby 1977 & ollier1977) که در حال حاضر با ظاهر شدن دیواره های دولومیتی نمایان گردیده (vanzey 1992)
به طور کلی شدت خشکی زیاد صحرای نامیب از دوران پلیوسن آغاز شده است (vanzinderen & bakker 1984) و این موضوع در دوران کواترنر در بخشهای رودخانه ای نمایان گردیده (e.g.rustand vogel1988) .
اما فرم ماسه سنگهای جنوب نامیب نشان دهندۀ تجمع و تراکم ارگ شنی این ناحیه در دوران میوسی می باشد (wardetal 1983 & wikinson 1988) و شروع فرسایش و تسطیح دشت نامیب از دوران مزوزوئیک است (1978 ollier)
همکنون نیز اینسلبرگهایی مانند vogelfederbery که در نزدیک ساحل قرار دارند همچنان بوسیلۀ جریانانات ساحلی شانه می شوند .
به طور کلی تمام تپه های شنی واقع در صحرای نامیب دارای رودهایی جهت تأمین رسوبات می باشند که مهمترین آن رود orang است .
رود orang تأثیر زیادی در تولید رسوبات جنوب صحرای نامیب و بخصوص دشت شنی obib دارد و طبق تحقیقات تا 27% رسوبات جنوب صحرای نامیب را تأمین می نماید (lancaster & ollier 1983) حوضۀ رود اورانژ در قسمت سفلی و وسطی خود باران چندانی را دریافت نمی کند و کم آب است و در قسمت سفلی به علت تبخیر شدید و نفوذ در زمین و وجود آبشارهای متعدد برای کشتیرانی مناسب نیست .
تپه های ماسه ایی صحرای نامیب بیشتر از نوع هلالی و با خانوئیداند که ودر این ناحیه بیشتر به صورت تپه های ماسه ای ستاره ای ترکیبی و ستاره ای زنجیره ای به سمت شرق قرار گرفته اند .
بلندترین این تپه ها به نام sossus vlei دارای ارتفاع 350 متر است . به طور تخمینی سرعت انباشتگی رسوبات sandsea 400.000 متر مکعب در سال است که طی ma3-2 و بر اثر تغییرات آب و هوایی و زمین شناختی ایجاد شده است .
namib3

4
namib2

3
جنگلهای هیرکانی
بسم الله الرحمن الرحیم
جنگلهای هیرکانی
گردآورنده:عبدالرضارستم نژادرودسری
1387
مقد مه
ناحیه هیرکانین یکی از نواحی فرعی اروپ-سیبری بشمار میرود که در جنوب شرقی ناحیه اروپ-سیبری وجنوب در یای خزر واقع گردیده.
این ناحیه از سواحل دریای خزر تادامنه های البرز و از آستارا تاگرگان امتداد میابدو ازمغرب تا ارسباران واز مشرق تا گیلداغ وجنگلهای گلستان پیش میرود.
طول این ناحیه از آستارا تا گیلداغ حدود800کیلومتر وعرض آن در دامنه های شمالی البرزدرحدود20-70کیلومتر و مساحت آن بادرنظر گرفتن جنگلهای ارسباران در حدود3 میلیون هکتار میباشد.
بطورکلی ناحیه هیرکانین دارای آب وهوای معتدل گرم و نیمه تروپیکال میباشد واز همین رو به ناحیه هیرکانی معروف گردیده.
میزان بارندگی در این ناحیه از غرب به شرق کاهش میابدو حداکثر بارندگی آن در بندر انزلی با1900 میلیمتر وحداقل آن در گرگان با 580 میلیمتر گزارش گردیده.
هوای آن در تمام فصول سال مرطوب وبا رطوبت نسبی بالا میباشد ولی در تابستان از رطوبت نسبی هوا کاسته شده ودر گرگان بحداقل خود یعنی بحدود 65درصد میرسد.معدل حرارت ماکسیمم گرمترین ماه سال بین 28- 38 ومعدل حرارت سردترین ماه سال نیز در نقاط مختلف بین 5/1الی4درجه نوسان دارد.
ضریب خشکی اکولوژیک در سراسرناحیه خزری اندک بوده وبسیاری از نقاط آن مانند لاهیجان,بندر انزلی,فومن و لاکان فاقدفصل خشک حیاتی است اما این ضریب نیز ازغرب به شرق افزایش میابد ودر گرگان به بیش از 3 ماه میرسد.
هرچند ناحیه هیرکانی بخش کوچکی از مساحت ایران را که در حدود5درصد میباشد اشغال میکند ولی بعلت برخورداری از آب وهوای معتدل ومرطوب دارای تنوع گونه ای بسیار بالایی است- بطوریکه تعداد گونه های درختی آن بیش از 80 و تعدادگونه های درختچه ای این ناحیه به بیش از50 گونه میرسد.
جوامع ناحیه هیرکانین معمولا تحت تاثیرعوامل ادافیکی وکلیماتیکی ازغرب به شرق واز ساحل دریا وجلگه تا ارتفاعات 2500الی2700متر تغییر مینماید.
جوامع جلگه ای پایین دست
جنگلهای جلگه ای دریای خزر ازدوتیپ اصلی تشکیل یافته اند,در بعضی از این جنگلها شرایط باتلاقی باعث ایجاد جوامعی ازتوسکا ,لرک, سفیدپلت- توسکاستانها ,لرکستانها) گردیده.
دراین جوامع بترتیب درختان توسکای قشلاقی و توسکای ییلاقی به تنهایی یاهمراه با درختان لرک بچشم میخورندو یا در هر یک از آنها درختان توسکا, سفیدپلت, لرک ,شمشاد,بلوط, انجیلی وممرزبصورت گروهی وجود دارندهمچنین گونه های پراکنده ای از انواع بید مانند: فک, فوکا,- بیدمشک, زبان گنجشک, کلهو, پلت, شیر دار آزاد, نمدار, اوجا , سیاه اربه, سیاه ال, لیلکی, داغداغان, انار, ازگیل, سرخ ولیک,آلوچه انجیر وتوت نیزدراین مناطق می رویند.
همچنین باتوجه به انبوهی درختان این جوامع پیچنده های درختی مانندازملک, مو, کتوس, یاسمن سفید,داردوست ورازک وپیچنده های علفی مانندسیاه تال و تیس در اشکوب زیرین این جنگلها
می رویند.
اشکوب زیرین این جنگلهارا گونه های علفی چندساله مانند آلاله ها, ترشکها, متامتی,
عروسک پشت پرده, شاه بیزک, اوجی, زنبق زرد, گونه هایی از چمنها, دم اسبی و گونه های مختلف سرخس وهمچنین گونه های اندمیک میپوشاند.
برکه ها وآب بندها نیزرویشگاه مناسبی برای گیاهان آبزی مانندنیلوفرآبی, تق کلا, اقوزک, عدس- -آبی, قاشق واش ,کوله خیس و....... است.
در جلگه های پایین دست این ناحیه ودرطول ساحل خزر که سطح ایستابی بالا و خاک دارای زهکشی میباشد گونه های پراکنده ای مانند آزاد, انجیر, توت, اوجا ,سیاه ال, لیلکی, شب خسب شیردار, پلت, نمدار, کلهو, بیدمشک, آلوچه ها, ولیکها, ازگیل, سیاه اربه ,سیاه توسه, سیاه ال, وگونه های همیشه سبز درختی و علفی از قبیل جل خاس و کوله خاس می رویندبطوریکه دو گونه توسکای قشلاقی و سفید پلت پس از عقب نشینی دریا ظاهر شده ودر این رویشگاها مستقر گردیدند.
اشکوب زیرین این جنگلها راگیاهانی مانند پلم, سیکلامه, نپامچال وانواع سرخسها و انواع پیچها مانندسیاه تال, تاجریزی, تمیس ,یاسمین, رازک, کتوس وغیره میپوشاند.
جوامع انجیلی که از بازماندگان عصر یخبندان است معمولا بصورت نواری در جنگلهای شمال از 100متر تا500متر از سطح دریا دیده میشود.درنواحی رویشی بلوط و شمشاد خاک هموسی شیرین با PHپایین میباشد که جهت کشت چای بسیار مناسب است.
ا رتفاعات متوسط و جوامع کوهپایه ای
در این ناحیه با توجه به شیب و ارتفاع تغییراتی در نفوذ گونه ها بسته به ارتفاع نقاط بوجود می آید بطوریکه جوامع انجیلی وممرز در ارتفاع زیادی از جنگل بالا نمی روند ودرکوهپایه ها متوقف میگردند درحالیکه جنگاهای بلوط در دامنه های شمالی البرز تاارتفاع1000متری بالا میروند وسپس جای خود رابه جوامع راش سپرده ودر بالادست دوباره ظاهر میشوند این اجتماعات بلوط در پایین دست تقریبا یکدست بوده و جامعه بلوطستان رابوجود میآورد وگاهی همراه با ممررز جوامع ممرزستان-بلوطستان ویا بلوطستان-ممرزستان را تشکیل میدهند و گاهی گونه های پرکنده ای مانندآزاد, شب خسب, لیلیکی, نمدار,- -اوجا, ملج, انجیر ,کلهو, پلت, شیردار, زبان گنجشک, به, سیب, ولیکها, تلکا ,خج, ازگیل, سیاه اربه, سیاه توسه, اتروپا, تاجریزی پیچ متامتی و برخی گونه های دیگر بچشم میخورد.
همانطور که قبلا ذکرشددامنه انتشار گونه های این ناحیه باتوجه به عوامل ادافیکی وکلیماتیکی متغیر است بطوریکه شب خسب ولیلکی فقط ازآستارا تا مازندران انتشار داشته وبه گرگان وارد نمیشود وبرخی گونه های جوامع ساحلی مانند لرک وتوسکای قشلاقی در کوهپایه ها متوقف میشود و توسکای ییلاقی نیز تاارتفاع1000 متری دردامنه ها پیش میرود ویا در شرق گرگان در گذشته جنگلهای آزاد جامعه آزادستان را بوجود می آوردند که امروزه رو به تخریب نهاده وجنگل سورکش در دره کتول در شرق گرگان که درخت سوزنی برگ نوش گونه غالب آن بشمار میرود وتا ارتفاعات متوسط نزدیک غریه بالاچیلی پیش میرود.
ارتفاعات بالا دست ونواحی مرتفع
در این ارتفاعات گونه های مانند بلوط و آنچه در بالا اشاره شدبتدریج جامعه راش ظاهر می گردد بطوری که در لاجیم و جنگلهای اسراک در ارتفاع 680 متری
کم کم راش جای بلوط را می گیرد و جامعه خالص راشستان وگاها همراه با ممرز جامعه راش-ممرزستان راتشکیل میدهد وتا ارتفاع بیش از 2000متری از سطح دریا پیش میرود. در جنگلهای راش گاها گونه های کوله خاس و جل در سطح وسیعی اشکوب زیرین جنگل را اشغال می کنند و جوامع راشستان-کوله خاس و راشستان- جل را بوجود می آورند.
از دیگر گونه های گروهی که در این نواحی بچشم میخورند میتوان به بلوط, توسکا, پلت, شیردار نمدار, سرخدار, زبان گنجشک, بارانک, الندری, آلوکک, اوجا, ملج, کلهو, تلکا, خج, سیب, ولیک, دغدغک, شیر خشت, ال اسبی, سفید ال, فندق, گونه های زرشک, ازگیل, تیس, آلوچه, جل, اشنگور, سیاه توسه, سیاه اربه , نسترنها, تمشک ها, بداغ, هفت کول, هفت برگ, متامی,-
انواع سرخسها وبرخی گونه های اندمیک که معرف راشستانها هستند وبرخی گونه های دیگر اشاره نمود.
در ارتفاعات بالا تر در 1800تا 2000متری جامعه بلوط دوباره ظاهر میشودودیگر جامعه راش بچشم نمیخورد ,در این ارتفاع درختان اوری بجای بلند مازو و درختان لور بجای ممرز جوامع اوریستان و لورستان را تشکیل میدهند و گاها تا ارتفاعات 2700 متری پیش میروند.
در این مناطق گونه های اوری, سفید مازو, سفید کرکو , کرب, کرکف, کچف , پلاخور های مختلف, خرپنو, ازگیل, گالش انگور, وجرد, دقزدانه, هفت کول, زرشک, تیس ,آلوچه ها وگونه های سوزنی برگ مانندپیرو , مای مرز وچتنه نیز بطور پراکنده انتشار یافته اند.
نمودار فیتو سوسیولوژی گونه های گیاهی که در ناحیه هیر کانین دارای تراکم نسبی بیشتری بوده اند
همانطور که دربالا ذکر شد شرایط ادافیکی و کلیماتیکی مهمترین علل تنوع گونه ای و محدودیت انتشارجوامع گیاهی و دراین ناحیه بشمار میرود که در زیر به چند مورد آن اشاره میشود:
1- رطوبت زیاد و سطح ایستابی بالا در نقاط جلگه ای و پست در طول ساحل خزر
2- وجود خاکهای اسیدی در شیب شمالی البرز
3- شیب زمین,صخره ای بودن,در بعضی مناطق وجود خاکهای واریزه ای در ارتفاعات میانی
4- شرایط آب و هوایی سردو معتدل و نزولات آسمانی که بیشتر بصورت برف میبارد, درارتفاعات بالا دست البرز امکان استقرار جوامع جنگلی ودرختی را محدود میکند
5- وجود خاکهای آهکی در دامنه جنوبی و جنوب غربی البرز در ارتفاعات 1700-3000 متری آن(رود بار و منجیل)
ازجمله مشخصه های فیزیوگرافیک ناحیه هیرکانی وجودسلسله جبال البرز است که مانند دیواری مابین دشت مرکزی ایران و دریای خزر قرار گرفته,به علت ارتفاع زیاد و پیوستگی این سلسله جبال مانند دیوار حائلی مانع از نفوذ توده های هوای مرطوب به سمت مرکز ایران میشود زیرا برای عبور از این دیوار میبایست تاارتفاع زیادی بالا بروند که در نتیجه سرد شدن و تراکم رطوبت خودرا از دست میدهند.
این رشته کوهها در دشت گرگان در شرق ناحیه هیرکانی رو به افول میگذارد که این امر باعث کمی نزولات در این ناحیه می گرددهرچند وجود خاصیت سقف بسته و تاثیرSTHP در تشدید وضعیت خشک آب وهوایی دشت گرگان شایان توجه است.
ازدیگر خصوصیات ناحیه هیرکانی وجود کریدورهایست که در میان کوهای البرز وجود دارد وجود این شیارها باعث ایجاد راهروهایی جهت نفوذ توده های هوای مرطوب به سمت مرکز ایران میشود هرچند این توده های مرطوب به علت وجود کوهای مرتفع و پرتراکم قادر به طی این مسیر نیستند اما باعث ایجاد تغیراتی در پوشش گیاهی این کریدورها میگردند و این امر باعث شده دراین مسیرها تاجای که توده های مرطوب قدرت نفوذ دارند پوش گیاهی به داخل کوههای البرز پیشروی نمایدازجمله بارز ترین نمونه های این کریدورها میتوان به کریدور کندوان وکریدور گرگان (ناهار خوران ) اشاره نمود.
منابع و مئاخذ:
*ثابتی , حبیب الله , 1355 : جنگلها درختان و درختچه های ایران- سازمانتحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی
*مروی مهاجر , محمدرضا ,1384 : جنگل شناسی وپرورش جنگل –انتشارات دانشگاه تهران چاپ دوم
*مصدق , احمد , 1383 :جنگل شناسی-انتشارات دانشگاه تهران چاپ سوم
*جوانشیر , کریم , 1355 :اطلس گيان چوبی ایران – انجمن ملی حفاظت منابع طبیعی و محیط انسانی
جنگلهای هیرکانی
گردآورنده:عبدالرضارستم نژادرودسری
1387
مقد مه
ناحیه هیرکانین یکی از نواحی فرعی اروپ-سیبری بشمار میرود که در جنوب شرقی ناحیه اروپ-سیبری وجنوب در یای خزر واقع گردیده.
این ناحیه از سواحل دریای خزر تادامنه های البرز و از آستارا تاگرگان امتداد میابدو ازمغرب تا ارسباران واز مشرق تا گیلداغ وجنگلهای گلستان پیش میرود.
طول این ناحیه از آستارا تا گیلداغ حدود800کیلومتر وعرض آن در دامنه های شمالی البرزدرحدود20-70کیلومتر و مساحت آن بادرنظر گرفتن جنگلهای ارسباران در حدود3 میلیون هکتار میباشد.
بطورکلی ناحیه هیرکانین دارای آب وهوای معتدل گرم و نیمه تروپیکال میباشد واز همین رو به ناحیه هیرکانی معروف گردیده.
میزان بارندگی در این ناحیه از غرب به شرق کاهش میابدو حداکثر بارندگی آن در بندر انزلی با1900 میلیمتر وحداقل آن در گرگان با 580 میلیمتر گزارش گردیده.
هوای آن در تمام فصول سال مرطوب وبا رطوبت نسبی بالا میباشد ولی در تابستان از رطوبت نسبی هوا کاسته شده ودر گرگان بحداقل خود یعنی بحدود 65درصد میرسد.معدل حرارت ماکسیمم گرمترین ماه سال بین 28- 38 ومعدل حرارت سردترین ماه سال نیز در نقاط مختلف بین 5/1الی4درجه نوسان دارد.
ضریب خشکی اکولوژیک در سراسرناحیه خزری اندک بوده وبسیاری از نقاط آن مانند لاهیجان,بندر انزلی,فومن و لاکان فاقدفصل خشک حیاتی است اما این ضریب نیز ازغرب به شرق افزایش میابد ودر گرگان به بیش از 3 ماه میرسد.
هرچند ناحیه هیرکانی بخش کوچکی از مساحت ایران را که در حدود5درصد میباشد اشغال میکند ولی بعلت برخورداری از آب وهوای معتدل ومرطوب دارای تنوع گونه ای بسیار بالایی است- بطوریکه تعداد گونه های درختی آن بیش از 80 و تعدادگونه های درختچه ای این ناحیه به بیش از50 گونه میرسد.
جوامع ناحیه هیرکانین معمولا تحت تاثیرعوامل ادافیکی وکلیماتیکی ازغرب به شرق واز ساحل دریا وجلگه تا ارتفاعات 2500الی2700متر تغییر مینماید.
جوامع جلگه ای پایین دست
جنگلهای جلگه ای دریای خزر ازدوتیپ اصلی تشکیل یافته اند,در بعضی از این جنگلها شرایط باتلاقی باعث ایجاد جوامعی ازتوسکا ,لرک, سفیدپلت- توسکاستانها ,لرکستانها) گردیده.
دراین جوامع بترتیب درختان توسکای قشلاقی و توسکای ییلاقی به تنهایی یاهمراه با درختان لرک بچشم میخورندو یا در هر یک از آنها درختان توسکا, سفیدپلت, لرک ,شمشاد,بلوط, انجیلی وممرزبصورت گروهی وجود دارندهمچنین گونه های پراکنده ای از انواع بید مانند: فک, فوکا,- بیدمشک, زبان گنجشک, کلهو, پلت, شیر دار آزاد, نمدار, اوجا , سیاه اربه, سیاه ال, لیلکی, داغداغان, انار, ازگیل, سرخ ولیک,آلوچه انجیر وتوت نیزدراین مناطق می رویند.
همچنین باتوجه به انبوهی درختان این جوامع پیچنده های درختی مانندازملک, مو, کتوس, یاسمن سفید,داردوست ورازک وپیچنده های علفی مانندسیاه تال و تیس در اشکوب زیرین این جنگلها
می رویند.
اشکوب زیرین این جنگلهارا گونه های علفی چندساله مانند آلاله ها, ترشکها, متامتی,
عروسک پشت پرده, شاه بیزک, اوجی, زنبق زرد, گونه هایی از چمنها, دم اسبی و گونه های مختلف سرخس وهمچنین گونه های اندمیک میپوشاند.
برکه ها وآب بندها نیزرویشگاه مناسبی برای گیاهان آبزی مانندنیلوفرآبی, تق کلا, اقوزک, عدس- -آبی, قاشق واش ,کوله خیس و....... است.
در جلگه های پایین دست این ناحیه ودرطول ساحل خزر که سطح ایستابی بالا و خاک دارای زهکشی میباشد گونه های پراکنده ای مانند آزاد, انجیر, توت, اوجا ,سیاه ال, لیلکی, شب خسب شیردار, پلت, نمدار, کلهو, بیدمشک, آلوچه ها, ولیکها, ازگیل, سیاه اربه ,سیاه توسه, سیاه ال, وگونه های همیشه سبز درختی و علفی از قبیل جل خاس و کوله خاس می رویندبطوریکه دو گونه توسکای قشلاقی و سفید پلت پس از عقب نشینی دریا ظاهر شده ودر این رویشگاها مستقر گردیدند.
اشکوب زیرین این جنگلها راگیاهانی مانند پلم, سیکلامه, نپامچال وانواع سرخسها و انواع پیچها مانندسیاه تال, تاجریزی, تمیس ,یاسمین, رازک, کتوس وغیره میپوشاند.
جوامع انجیلی که از بازماندگان عصر یخبندان است معمولا بصورت نواری در جنگلهای شمال از 100متر تا500متر از سطح دریا دیده میشود.درنواحی رویشی بلوط و شمشاد خاک هموسی شیرین با PHپایین میباشد که جهت کشت چای بسیار مناسب است.
ا رتفاعات متوسط و جوامع کوهپایه ای
در این ناحیه با توجه به شیب و ارتفاع تغییراتی در نفوذ گونه ها بسته به ارتفاع نقاط بوجود می آید بطوریکه جوامع انجیلی وممرز در ارتفاع زیادی از جنگل بالا نمی روند ودرکوهپایه ها متوقف میگردند درحالیکه جنگاهای بلوط در دامنه های شمالی البرز تاارتفاع1000متری بالا میروند وسپس جای خود رابه جوامع راش سپرده ودر بالادست دوباره ظاهر میشوند این اجتماعات بلوط در پایین دست تقریبا یکدست بوده و جامعه بلوطستان رابوجود میآورد وگاهی همراه با ممررز جوامع ممرزستان-بلوطستان ویا بلوطستان-ممرزستان را تشکیل میدهند و گاهی گونه های پرکنده ای مانندآزاد, شب خسب, لیلیکی, نمدار,- -اوجا, ملج, انجیر ,کلهو, پلت, شیردار, زبان گنجشک, به, سیب, ولیکها, تلکا ,خج, ازگیل, سیاه اربه, سیاه توسه, اتروپا, تاجریزی پیچ متامتی و برخی گونه های دیگر بچشم میخورد.
همانطور که قبلا ذکرشددامنه انتشار گونه های این ناحیه باتوجه به عوامل ادافیکی وکلیماتیکی متغیر است بطوریکه شب خسب ولیلکی فقط ازآستارا تا مازندران انتشار داشته وبه گرگان وارد نمیشود وبرخی گونه های جوامع ساحلی مانند لرک وتوسکای قشلاقی در کوهپایه ها متوقف میشود و توسکای ییلاقی نیز تاارتفاع1000 متری دردامنه ها پیش میرود ویا در شرق گرگان در گذشته جنگلهای آزاد جامعه آزادستان را بوجود می آوردند که امروزه رو به تخریب نهاده وجنگل سورکش در دره کتول در شرق گرگان که درخت سوزنی برگ نوش گونه غالب آن بشمار میرود وتا ارتفاعات متوسط نزدیک غریه بالاچیلی پیش میرود.
ارتفاعات بالا دست ونواحی مرتفع
در این ارتفاعات گونه های مانند بلوط و آنچه در بالا اشاره شدبتدریج جامعه راش ظاهر می گردد بطوری که در لاجیم و جنگلهای اسراک در ارتفاع 680 متری
کم کم راش جای بلوط را می گیرد و جامعه خالص راشستان وگاها همراه با ممرز جامعه راش-ممرزستان راتشکیل میدهد وتا ارتفاع بیش از 2000متری از سطح دریا پیش میرود. در جنگلهای راش گاها گونه های کوله خاس و جل در سطح وسیعی اشکوب زیرین جنگل را اشغال می کنند و جوامع راشستان-کوله خاس و راشستان- جل را بوجود می آورند.
از دیگر گونه های گروهی که در این نواحی بچشم میخورند میتوان به بلوط, توسکا, پلت, شیردار نمدار, سرخدار, زبان گنجشک, بارانک, الندری, آلوکک, اوجا, ملج, کلهو, تلکا, خج, سیب, ولیک, دغدغک, شیر خشت, ال اسبی, سفید ال, فندق, گونه های زرشک, ازگیل, تیس, آلوچه, جل, اشنگور, سیاه توسه, سیاه اربه , نسترنها, تمشک ها, بداغ, هفت کول, هفت برگ, متامی,-
انواع سرخسها وبرخی گونه های اندمیک که معرف راشستانها هستند وبرخی گونه های دیگر اشاره نمود.
در ارتفاعات بالا تر در 1800تا 2000متری جامعه بلوط دوباره ظاهر میشودودیگر جامعه راش بچشم نمیخورد ,در این ارتفاع درختان اوری بجای بلند مازو و درختان لور بجای ممرز جوامع اوریستان و لورستان را تشکیل میدهند و گاها تا ارتفاعات 2700 متری پیش میروند.
در این مناطق گونه های اوری, سفید مازو, سفید کرکو , کرب, کرکف, کچف , پلاخور های مختلف, خرپنو, ازگیل, گالش انگور, وجرد, دقزدانه, هفت کول, زرشک, تیس ,آلوچه ها وگونه های سوزنی برگ مانندپیرو , مای مرز وچتنه نیز بطور پراکنده انتشار یافته اند.
نمودار فیتو سوسیولوژی گونه های گیاهی که در ناحیه هیر کانین دارای تراکم نسبی بیشتری بوده اند
همانطور که دربالا ذکر شد شرایط ادافیکی و کلیماتیکی مهمترین علل تنوع گونه ای و محدودیت انتشارجوامع گیاهی و دراین ناحیه بشمار میرود که در زیر به چند مورد آن اشاره میشود:
1- رطوبت زیاد و سطح ایستابی بالا در نقاط جلگه ای و پست در طول ساحل خزر
2- وجود خاکهای اسیدی در شیب شمالی البرز
3- شیب زمین,صخره ای بودن,در بعضی مناطق وجود خاکهای واریزه ای در ارتفاعات میانی
4- شرایط آب و هوایی سردو معتدل و نزولات آسمانی که بیشتر بصورت برف میبارد, درارتفاعات بالا دست البرز امکان استقرار جوامع جنگلی ودرختی را محدود میکند
5- وجود خاکهای آهکی در دامنه جنوبی و جنوب غربی البرز در ارتفاعات 1700-3000 متری آن(رود بار و منجیل)
ازجمله مشخصه های فیزیوگرافیک ناحیه هیرکانی وجودسلسله جبال البرز است که مانند دیواری مابین دشت مرکزی ایران و دریای خزر قرار گرفته,به علت ارتفاع زیاد و پیوستگی این سلسله جبال مانند دیوار حائلی مانع از نفوذ توده های هوای مرطوب به سمت مرکز ایران میشود زیرا برای عبور از این دیوار میبایست تاارتفاع زیادی بالا بروند که در نتیجه سرد شدن و تراکم رطوبت خودرا از دست میدهند.
این رشته کوهها در دشت گرگان در شرق ناحیه هیرکانی رو به افول میگذارد که این امر باعث کمی نزولات در این ناحیه می گرددهرچند وجود خاصیت سقف بسته و تاثیرSTHP در تشدید وضعیت خشک آب وهوایی دشت گرگان شایان توجه است.
ازدیگر خصوصیات ناحیه هیرکانی وجود کریدورهایست که در میان کوهای البرز وجود دارد وجود این شیارها باعث ایجاد راهروهایی جهت نفوذ توده های هوای مرطوب به سمت مرکز ایران میشود هرچند این توده های مرطوب به علت وجود کوهای مرتفع و پرتراکم قادر به طی این مسیر نیستند اما باعث ایجاد تغیراتی در پوشش گیاهی این کریدورها میگردند و این امر باعث شده دراین مسیرها تاجای که توده های مرطوب قدرت نفوذ دارند پوش گیاهی به داخل کوههای البرز پیشروی نمایدازجمله بارز ترین نمونه های این کریدورها میتوان به کریدور کندوان وکریدور گرگان (ناهار خوران ) اشاره نمود.
منابع و مئاخذ:
*ثابتی , حبیب الله , 1355 : جنگلها درختان و درختچه های ایران- سازمانتحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی
*مروی مهاجر , محمدرضا ,1384 : جنگل شناسی وپرورش جنگل –انتشارات دانشگاه تهران چاپ دوم
*مصدق , احمد , 1383 :جنگل شناسی-انتشارات دانشگاه تهران چاپ سوم
*جوانشیر , کریم , 1355 :اطلس گيان چوبی ایران – انجمن ملی حفاظت منابع طبیعی و محیط انسانی

تصوير ماهواره اي

نمودار فيتو سيسولوژي ناحيه هير كاني

بيابان
تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل میدهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک ، محیط زیست کره زمین است. این بخش فیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره ، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کره. از آنجا که تعداد اندکی از گونهها میتوانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل میدهند. این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقیانوس تا چند هزار متر بالای آن ادامه دارد.محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم میشوند. اکوسیستمهای خشکی عموما بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه ، یعنی علف ، بوته و درخت از هم متمایز میشوند. اکوسیستمهای اصلی خشکی ، "بیوم" نامیده میشوند. تمامی اکوسیستمها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی ، تشکیل شده اند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی
(Climax Community) است، میپیمایند. مراحل این گونه رشد پیشرونده ، توالی اکولوژیک (ecoligical succession) را شکل میدهد. توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تاثیر اقلیم است.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا بیابانها ، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا ، هوای سردتر ، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود. سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد. مثلا تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به سواحل غربی ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد. همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیراکازاکاد" بالا میرود. بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر ، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد. گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولا این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند. نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان میدهند. مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند. روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع میشود. جانوری مانند موش ، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است. میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند. توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند. گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.
گیاهان و سازگاری آنها به خشکی سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود. بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند. دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند. بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند. برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود. اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است. بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود. مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد. بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد. اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت. با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است:
اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
اقلیم بیابانی حاره: عموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی میباشد.
اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.
علل ایجاد بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود. سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از:
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.
فشار زیاد جنب حارهای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست. وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود. هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی ، حرکت میکند. اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد. این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق میباشد.
جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند. در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا ، مانع ایجاد بارش در این نواحی میشوند. مانند بیابان "آرتاکاما" و "اریکا" در آمریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در آفریقا.
انسان چگونه موجب گسترش بیابانها میشود؟ هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد. حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد. نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند. فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش میدهد و موجب گسترش بیابانها میشود. بنابراین بیابان زایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی ، خاک و ... است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب محسوب میشود
منبع :http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کویر لوت
نام انگلیسی : lut desert
نام فارسی : بیابان لوت، کویر لوت
بیابان لوت محدودهای است بین استانهای خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان .بیابان لوت بین دو گسل نهبندان در شرق و نای بند در غرب قرار دارد. حد شمالی آن در حد مدار 32 درجه و حد جنوبی در حد مدار 28 درجه است .وسعت حوضه آبگیر دشت لوت، حدود 175 هزار کیلومتر مربع (یک دهم مساحت کشور) ،طول آن از شمال به جنوب حدود 900 کیلومتر و غرب به شرق حدود 300 کیلومتر است .
کویر مرکزی
نام انگلیسی : dasht-e kavir
نام فارسی : کویر مرکزی ، دشت کویر
وسیعترین کویر ایران که از دامنه های جنوبی البرز تا مرکز ایران گسترش دارد . بیابانهای مروست ، دامغان و خارتوران در این منطقه واقع شده اند.طول آن 800 کیلومتر و عرض آن در حدود 600 کیلومتر می باشد. قسمت عمده آن را باتلاقهای وسیع فرا گرفته اند و پوشش گیاهی آن عمدتا در حاشیه باتلاقها و از نوع گیاهان شور پسند (هالوفیت) می باشند
کویرهای خور و یزد
نام فارسی : کویرها و بیابانهای خور ، یزد و طبس
در حد فاصل کویر لوت و کویر مرکزی ایران ، کویرها و بیابانهای پراکندهای وجود دارند که جهتی شمال غربی - جنوب شرقی دارند . از جمله آنها می توان به کویر سیاه کوه ، کویر روح مرغوم ، کویر زرین و باتلاق گاوخونی اشاره کرد.
بيابان هاي ساحلي بصورت نواري شرقي- غربي با پهنايي نابرابر از بندر گواتر در مشرق تا خوزستان در جنوب غرب ايران در سواحل شمالي درياي عمان و خليج فارس گسترده شده است.بزرگترين مشخصة اين بيابان ها كه مهمترين عامل تفكيك آنها از بيابان هاي داخلي نيز مي باشد، وجود رطوبت نسبي بالا به ويژه در فصل گرم به علت مجاورت با اقيانوس هند و جهت بادهاي مرطوب دريايي در فضاي اين بيابان مي باشد. همچنین وجود کویرها و بیابانهای پراکنده ای در مناطق غرب و مرکز غربی ایرانو همچنین جنوب کوههای زاگرس وجود دارند که در تقسم بندی سایت در این قسمت گنجانده شده اند. از جمله این بیابانها می توان به کویر میقان اراک اشاره کرد.
(Climax Community) است، میپیمایند. مراحل این گونه رشد پیشرونده ، توالی اکولوژیک (ecoligical succession) را شکل میدهد. توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تاثیر اقلیم است.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا بیابانها ، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا ، هوای سردتر ، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود. سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد. مثلا تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به سواحل غربی ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد. همچنان که این توده هوا از رشته کوه "سیراکازاکاد" بالا میرود. بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر ، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد. گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولا این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند. نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان میدهند. مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند. روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع میشود. جانوری مانند موش ، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است. میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند. توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب مورد نیاز خود را از دانههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند. گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.
گیاهان و سازگاری آنها به خشکی سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود. بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند. دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند. بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند. برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود. اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است. بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود. مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد. بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا شد. اما مواد غذایی اندک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت. با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است:
اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
اقلیم بیابانی حاره: عموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی میباشد.
اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.
علل ایجاد بیابانها بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود. سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از:
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.
فشار زیاد جنب حارهای فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست. وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود. هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطراف مدار راس السرطان و راس الجدی ، حرکت میکند. اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد. این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق میباشد.
جریانهای آب سرد ساحلی اقیانوسها جریانهای سرد اقیانوسی که از قطب جنوب به سمت استوا حرکت میکنند. در برخی نقاط ساحلی به علت ایجاد هوای سرد و نشست هوا ، مانع ایجاد بارش در این نواحی میشوند. مانند بیابان "آرتاکاما" و "اریکا" در آمریکای جنوبی و بیابان "نامیب" در آفریقا.
انسان چگونه موجب گسترش بیابانها میشود؟ هر سرزمین توازن و ظرفیت معینی دارد. حال اگر میزان بهره وری بیشتر از توازن آن سرزمین باشد تعادل طبیعی به هم میخورد و زندگی گیاهی ، جانوری و انسانی در معرض خطر قرار میگیرد. نواحی خشک و نیمه خشک از نظر توان طبیعی بسیار ضعیف و حساس هستند. فعالیتهای انسانی نابخردانه توان این نواحی را به سرعت کاهش میدهد و موجب گسترش بیابانها میشود. بنابراین بیابان زایی فرایند تخریب زمین با تغییر منابع گیاهی ، خاک و ... است که فعالیتهای انسان عامل مهم این تخریب محسوب میشود
منبع :http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%86&SSOReturnPage=Check&Rand=0
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کویر لوت
نام انگلیسی : lut desert
نام فارسی : بیابان لوت، کویر لوت
بیابان لوت محدودهای است بین استانهای خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان .بیابان لوت بین دو گسل نهبندان در شرق و نای بند در غرب قرار دارد. حد شمالی آن در حد مدار 32 درجه و حد جنوبی در حد مدار 28 درجه است .وسعت حوضه آبگیر دشت لوت، حدود 175 هزار کیلومتر مربع (یک دهم مساحت کشور) ،طول آن از شمال به جنوب حدود 900 کیلومتر و غرب به شرق حدود 300 کیلومتر است .
کویر مرکزی
نام انگلیسی : dasht-e kavir
نام فارسی : کویر مرکزی ، دشت کویر
وسیعترین کویر ایران که از دامنه های جنوبی البرز تا مرکز ایران گسترش دارد . بیابانهای مروست ، دامغان و خارتوران در این منطقه واقع شده اند.طول آن 800 کیلومتر و عرض آن در حدود 600 کیلومتر می باشد. قسمت عمده آن را باتلاقهای وسیع فرا گرفته اند و پوشش گیاهی آن عمدتا در حاشیه باتلاقها و از نوع گیاهان شور پسند (هالوفیت) می باشند
کویرهای خور و یزد
نام فارسی : کویرها و بیابانهای خور ، یزد و طبس
در حد فاصل کویر لوت و کویر مرکزی ایران ، کویرها و بیابانهای پراکندهای وجود دارند که جهتی شمال غربی - جنوب شرقی دارند . از جمله آنها می توان به کویر سیاه کوه ، کویر روح مرغوم ، کویر زرین و باتلاق گاوخونی اشاره کرد.
بيابان هاي ساحلي بصورت نواري شرقي- غربي با پهنايي نابرابر از بندر گواتر در مشرق تا خوزستان در جنوب غرب ايران در سواحل شمالي درياي عمان و خليج فارس گسترده شده است.بزرگترين مشخصة اين بيابان ها كه مهمترين عامل تفكيك آنها از بيابان هاي داخلي نيز مي باشد، وجود رطوبت نسبي بالا به ويژه در فصل گرم به علت مجاورت با اقيانوس هند و جهت بادهاي مرطوب دريايي در فضاي اين بيابان مي باشد. همچنین وجود کویرها و بیابانهای پراکنده ای در مناطق غرب و مرکز غربی ایرانو همچنین جنوب کوههای زاگرس وجود دارند که در تقسم بندی سایت در این قسمت گنجانده شده اند. از جمله این بیابانها می توان به کویر میقان اراک اشاره کرد.


